معادل فارسی
|
تعریف
|
واژه لاتین
|
اسید سیستم حلالی
|
ماده ای که کاتیون حلال را میدهد.
|
salvent-system acid
|
باز سیستم حلالی
|
ماده ای که آنیون حلال را میدهد
|
solvent-system base
|
ماده آمفی پروتیک
|
ماده ای که میتواند به صورت یک اسید برونشتد عمل کند.
|
amphiprotic substance
|
خنثی کردن (شدن)
|
واکنش بین یک اسید و یا باز
|
neutralization
|
آبکافت
|
واکنش یک کاتیون یا یک آنیون با آب کهPH را تحت تاثیر قرار میدهد.
|
hydrolysis
|
اثر یون مشترک
|
اثر ناشی از افزایش یک ترکیب روی یک سیستم در حال تعادل به طوری که ترکیب با ترکیب حاضر در سیستم ، در یک یون ، مشترک باشند.
|
common ion effect
|
ثابت تفکیکی آب
|
حاصلضرب غلظت+H و غلظت-OH در هر سیستم آبی در ۲۵ درجه سانتیگراد
|
dissociation constant of water
|
ثابت تفکیک اسید
|
ثابت تعادلی که به تعادل شامل یک اسید ضعیف و یونهای مشتق از آن در محلول آبی مربوط میشود.
|
dissociation constant of acid
|
ثابت تفکیک باز
|
ثابت تعادلی که به تعادل شامل یک باز ضعیف و یونهای مشتق از آن در محلول آبی مربوط میشود.
|
dissociation constant of base
|
درجه تفکیک
|
کسری از غلظت کل الکترولیت ضعیفی که در محلول آبی و در حال تعادل به شکل یونی باشد.
|
degree of dissociation
|
شناساگر اسید- باز
|
ترکیبی که با تغییرPH محلول ، رنگ آن تغییر میکند.
|
acid –base indicator
|
معادله هندرسون – هاسل باخ
|
معادله ای که محاسبهPH را میسر میسازد. {PH=PKa+Cog-{A-}/{HA که درآن ، PKa لگارییم منفی ثابت تفکیک اسید ضعیفی است که برای تهیه بافر مورداستفاده قرار گرفته است. {-A} غلظت یونها و{HA} غلظت مولکولهای اسید ضعیفاست.
|
Hendrerson Hasselbalch equation
|
منحنی تیتراسیون
|
نموداری که نشان میدهد چگونهPH یک محلول در حین عمل تیتراسیون تغییر مییابد. PH در برابر حجم باز یا اسید اضافه شده رسم میگردد.
|
Titration Curve
|
نقطه پایانی
|
نقطه ای در تیتراسیون که شناساگر ، تغییر رنگ مییابد.
|
end point
|
نقطه همارزی
|
نقطه ای در تیتراسیون که مقدار همارزی از باز یا اسید به نمونه ای اسید یا بازی که تیتر میشود، اضافه میگردد.
|
equivalence point
|
PH
|
لگاریتم منفی (بر مبنای ۱۰) غلظت یونهای+H در محلول آبی
|
PH
|
PK
|
لگاریتم منفی (بر مبنای ۱۰) ثابت تعادل
|
PK
|
POH
|
لگاریتم منفی (بر مبنای ۱۰) غلظت یونهای-OH در محلول آبی
|
POH
|
آمفوتریسم
|
خاصیت هیدروکسید بعضی از فلزات که میتوانند هم به عنوان اسید عمل کنند و هم به عنوان باز. مواد آمفوتر در آب نامحلولند.
|
amphoterism
|
اثر نمک
|
افزایش انحلال پذیری موادیکه کم محلولند. این افزایش به دنبال افزایش الکترولیت دیگر به محلول مشاهده میشود.
|
salt effect
|
ثابت ناپایداری
|
ثابت تعادل برای تفکیکی کامل یون کمپلکس به کاتیون فلزی و لیگاند. عکس این ثابت ، ثابت تشکیل نامیده میشود.
|
instability constant
|
حاصلضرب انحلال پذیری
|
ثابت تعادل برای سیستمی را گویند که شامل ماده ای کممحلول و در حالتعادل با محلول سیر شده نمکهایش است. این مقدار ثابت برابر حاصلضرب غلظتیونها است، بهطوری که غلظتها به توان عددی که همان ضرایب معادله شیمیاییموازنه شده است، رسیده باشند.
|
solubility product
|
حاصلضرب یونی
|
مقداری است که از جایگزینی غلظتهای پیشنهاد شده در عبارتی مشابه عبارتحاصلضرب انحلال پذیری بدست میآید. با مطابقت دادن غلظت یونها با مقادیرپیشنهادی ، مقدار حاصلضرب یونی با مقدارksp مقایسه میشود تا معلوم شودرسوب تشکیل میگردد یا نه. اگر حاصلضرب یونی ازksp باشد، رسوب تشکیلخواهد شد.
|
Ionic product
|
مول
|
مقدار ماده خالصی که عده واحدهای مستقل اصلی آن ، دقیقا برابر عدهاتمهای موجود در ۱۲g کربن ۱۲ است. مجموعه ای که شامل عدد آووگادرو واحدمستقل باشد.
|
mole
|
حلال
|
جزیی از یک محلول که بیشترین مقدار موجود در محلول را دارد یا حالت فیزیکی محلول را مشخص میکند.
|
solvent
|
غلظت
|
مقدار ماده حل شده در مقدار معینی از محلول یا حلال
|
Concetration
|
ماده حل شده
|
ماده حل شده در حلال جزیی از یک محلول یا حلال.
|
solved substance
|
محصول
|
ماده ای که در یک واکنش شیمایی تولید میشود.
|
Product
|
معادله شیمیایی
|
نمایش یک واکنش شیمیایی با نمادها و فرمولهای عناصر و مواد مرکبی که در آن واکنش دخالت دارند.
|
Chemical equation
|
مولاریته
|
عده مولهای ماده حل شده در یک لیتر محلول
|
molarity
|
واکنش دهنده
|
ماده ای که در واکنش شیمیایی مصرف میشود.
|
reactant
|
تیتراسیون
|
فرایندی که در آن ، یک محلول استاندارد با محلولی با غلظت نامعلوم واکنش داده میشود تا غلظت محلول مجهول تعیین شود.
|
titration
|
رسوب کردن
|
تشکیل یک ماده نامحلول (موسوم به رسوب) در مخلوط یک واکنش به حالت محلول
|
precipitate
|
محلول استاندارد
|
مخلولی که غلظت ماده حل شده در آن ، دقیقا معین است.
|
Standard solution
|
نرمالیته
|
عده اکی والانهای جسم حل شده در یک لیتر محلول
|
normality
|
نمک
|
ترکیبی که از واکنش یک اسید و یک باز بدست میآید. این ترکیب شامل یک کاتیون از باز و یک آنیون از اسید است.
|
salt
|
نمک اسیدی
|
نمکی که از خنثی شدن ناکامل یک اسید چند پروتونی بدست میآید. آنیونهای این نوع نمکها ، یک یا چند هیدروژن یونش پذیر اسید اولیه را نگهداشتهاند.
|
acidic salt
|
نمک خنثی
|
نمک حاصل از خنثی شدن کامل یک اسید چند پروتونی که در آن ، تمام پروتونهای اسید خنثی شده است.
|
neutral salt
|
وزن همارز
|
مقداری معین از هر ماده که بر اساس واکنش مورد بررسی ، به گونه ایمحاسبه میشود که یک همارز از یک واکنش دهنده دقیقا با یک همارز ازواکنش دهنده دیگر واکنش دهد.
|
equivalent weight
|
یون هیدرونیوم
|
یونی که از یک پروتون و یک مولکول آب تشکیل میشود و دارای فرمول+H۳O است.
|
Hydronium ion
|
بهره نظری
|
بیشترین مقدار محصولی که میتوان از یک معادله شیمیایی بدست آورد ومحاسبه آن با استفاده از نظریه استوکیومتری بر مبنای معادله شیمیایی واکنشباشد.
|
Theoretical yield
|
بهره درصدی
|
بهره واقعی تقسیم بر بهره نظری ضرب در ۱۰۰
|
percent yield
|
بهره واقعی
|
مقدار محصول بدست آمده از یک واکنش شیمیایی
|
actual yield
|
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}